آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

232- باغ ایرانی(12/01/1395)

روز پنج شنبه دوازدهم فروردین ماه ما به اتفاق عمو بهرام و عمو حسین به باغ ایرانی رفتیم برای تماشای لاله ها! آترینا ، پارمیس و باران کلی بازی کردن.مامان باباها هم کلی عکس گرفتن . ناهار رو هم در رستوران سان لیو برگزار کردیم. ...
31 فروردين 1395

231- سفر به آنتالیا در نوروز 95(29/12/1394)

29 اسفند 94 آترینا گلی به اتفاق مامانی و باباییش به همراه همسفران بشرح ذیل راهی آنتالیا شدن! همسفر همیشگی سفرهای آترینا باران گل گلی! همسفران این سفر عبارت بودند از: خاله نسترن و بابا جون عمو غلامرضا عمو حمید ، خاله مهرناز و باران خوشگله عمو وحید ، خاله شایان و آریا خان گل عمو بهنام ، خاله یگانه ، الینا و ایلیای گل که روز بعد به ما ملحق شدن! هتل محل اقامت هتل ریکسوس داون تاون بود. هدف از این سفر در واقع شرکت مامان باباها تو کنسرت بود! کنسرت هنرمندان عزیز ابی , گوگوش , سیاوش قمیشی , آرش , داریوش و گروه استیج! بچه ها شب پیش بابا جون آترینا و ... می موندن ...
31 فروردين 1395

230- چهارشنبه سوری(25/12/1394)

25 اسفند آخرین روزی بود که آترینا گلی در سال 94 به مدرسه رفت که مصادف بود با چهارشنبه سوری! هوا شدیدا بارونی بود و متاسفانه صبح که آترینا و باباییش در حال رفتن به مدرسه بودن تصادف کردن. البته خیلی مهم نبود ولی ماشین نیاز به صافکاری پیدا کرد. 
31 فروردين 1395

229-تولد مامانی آترینا(23/11/1394)

تولد مامانی آترینا 23 بهمن ماهه که امسال 3 بار برگزار شد.بار اول با سورپرایز خاله نیکا و عمو بهرام که بی خبر با کیک و کادو اومدن خونه.بار دوم خونه عمو بهنام که تو پست قبلی بود. بار سوم هم منزل خودمون با حضور دایی نیما و بابا جون! اینم مامانی آترینا که استتار شده! این کیک هم هدیه دایی نیما و بابا جونه که از شیرینی فروشی سوییت بلیس خریداری شده و خیلی هم خوشمزه بود! کادوی دایی نیما همین پیرهنییه که مامانی آترینا پوشیده. کادوی آترینا جون هم یک عطر خوشبو بود کادوی بابایی هم همینطور ! بابا جون هم که مثل همیشه کادو به سلیقه خودت یعنی مبلغشو لطف کردند! دست همگی درد نکنه! ...
31 فروردين 1395

228- آترینا در منزل عمو بهنام(22/11/1394)

بیست و دوم بهمن ماه ما به اتفاق همگی دوستان منزل عمو بهنام دعوت شدیم . تولد مامانی آترینا هم که بیست و سوم بهمنه به لطف دوستان همون شب برگزار شد. بچه ها در حال هنرنمایی! بیشتر از بچه ها از باباها عکس گرفتیم! ...
31 فروردين 1395

227- پالادیوم(02/11/1394)

جمعه بعد از ظهر آترینا گلی به اتفاق مامانی , بابایی , بابا جون و خاله نسترن به پالادیوم رفتن! شهر بازیش مجددا افتتاح شده بود که آترینا گلی کلی بازی کرد! شام رو هم در رستوران تازه افتتاح شده ژوانی زعفرانیه برگزار کردیم! ...
31 فروردين 1395

226-عکس های از مدرسه آترینا کلاس 3/1

آترینا گلی ما امسال کلاس اول رو در مدرسه مهدوی می گذرونند. معلمشون سرکار خانوم ابراهیمیه که بچه ها از جمله آترینا خیلی دوستش دارن. بسیار خانوم مهربونی هستند. جشن ماه رمضان! نمونه ای از خط آترینا ...
31 فروردين 1395

225- منزل عمو سید(01/11/1394)

روز پنج شنبه اول بهمن منزل عمو سید اینا دعوت شدیم. قرار بود تولد دی ماهی ها و بهمن ماهی ها و همینطور متولدین اسفند رو هم برگزار کنیم! علیرضا و باران از بچه ها! این یک شوخی قدیمیه بین باباهای بچه ها! تقریبا تولد کل مهمونا بود که اون شب برگزار شد! همه پاییزی ها و زمستونی ها از جمله مامانی و بابایی آترینا! میز شام که خاله فریده زحمت کشیده بودن! هنر نمایی عمو حسین! لباس خاله فریده رو پوشیده بود و نقش خانوم عمو سید رو بر اساس شوخی قدیمیشون بازی می کرد. ...
31 فروردين 1395

224- تولد نازلی(10/10/1394)

روز پنج شنبه 10 بهمن آترینا به همراه مامانی و باباییش به مراسم تولد نازلی خوشگله دعوت شدن! تم تولد نازلی خانوم  کریسمس بود. این کلاه ها هم اسباب شادی مهمونا رو فراهم کرده بود! بابای نازلی ، عمو غلامرضا و بابایی! رقص چاقو رو هم باران و آترینا انجام دادن! ...
31 فروردين 1395

223- تولد سروش(08/10/1394)

روز سه شنبه 8 دی مصادف با ولادت پیامبر تولد 10 سالگی آقا سروش گل دعوت شدیم. یک تولد خانوادگی در منزل عمه سمیه که خیلی هم به همه خوش گذشت! البته سروش خان امسال دو تا تولد داشت که آترینا تو هر دو تولد حضور داشت! تولد قبلی مخصوص دوستاش بود که همه همسن و سال بودن و باران و آترینا هم دعوت داشتن ! اول عکسهای تولد اولی رو میذاریم که فقط بچه ها حضور داشتن و تم تولد مینیون بود! آترینا خانوم اولین مهمون تولد بود! نمایی از تزیینات! همکلاسی های شیطون آقا سروش! حالا نوبت می رسه به دومین تولد که خانوادگی برگزار شد! ...
31 فروردين 1395